۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

ایل شاهسون

شبکه جهانی جام جم
سامانه: سفر در ایران
نام مکان
ایل شاهسون

 

استان اردبیل از ايل ها و عشاير متعددی برخوردار است كه مهم ترين و منسجم ترين آن ها ايل های شاهسون و ارسباران هستندكه درمناطق گوناگون استان پراكنده شده اند. ايل شاهسون از مهم ترين و معروف ترين ايل های استان های اردبیل و آذربايجان شرقی به شمار می رود كه دارای پيشينه تاريخی زيادی بوده و از ويژگی های خاص اجتماعي- فرهنگی برخوردار است. اعضای این ایل دامدار هستند و از مراتع سرسبز كوه های خطه اردبیل استفاده می كنند. عشاير ارسباران نيز در نواحی كوهستانی به سر می برند و قلمروی عمده آن ها بخش باختری دشت مغان است.
درباره وجه تسميه نام و پيشينه تاريخی ایل شاهسون؛ بايستی گفت: هنگامی كه سرزمين ايران دچار هرج و مرج و آشوب بود و هركدام از امرای تيموری و آق قويونلو و ديگر حكام محلی گوشه ای از اين سرزمين را محل حكومت خود كرده بودند، اسماعيل ميرزا كه بعدها به شاه اسماعيل معروف شد، توانست با سركوب آق قويونلوها (كه يكی از قبايل با نفوذ حاكم برايران بودند) در سال 907 هجری قمری، بنيان حكومتی خود را به مدت دو و نيم قرن استوار سازد. افرادی كه شاه اسماعيل را در اين جنگ ها ياری می كردند، در تاريخ به نام قزلباش ها شهرت يافتند و شامل 32 قبيله مختلف بودند كه شاه اسماعيل آنها را در زمره نُجبا در آورد و به ايشان عمامه خاصی داد كه 12 ترك داشت و ميان آن كلاه سرخی مانند فينه می گذاشتند و به همين لحاظ به قزلباش ها معروف شدند.در سال های 991 تا 994 هجری قمری سلطان محمد خدابنده به منظور جلب حمايت عليه ازبكان و عثمانی ها تصميم گرفت افراد غير نظامی را با رضايت خود به خدمت نظام درآورد كه اين عمل او به شاه سون (يعنی دوست داران شاه شدن) معروف شد. درسال 998 هجری قمری افراد قزلباش عليه نماينده شاه سر به شورش برداشتند كه از اين رو شاه اسماعيل نسبت به قدرت آنان بدبين شد و گروه ديگری با نام شاهسون را برای درهم شكستن قدرت آن ها بسيج كرد.
بنابراين شاهسون ها (دوست داران شاه) به گروهی اطلاق می شدند كه از سوی شاه عباس تشكيل يافته بود تا جای قبايل ترك را كه از سلسله صفوی پشتيبانی كرده بودند، بگيرند.
محمد کريم‌زاده، در شاهسون‌هاي فارس، پيشينه تاريخي شناخت شاهسون‌ها مي نويسد: ((پيشينه‌ تاريخي شاهسونان به زمان پادشاهان صفوي مي‌رسد نويسندگان تواريخ و سفرنامه‌ها در اين قول معتقدند که شاه‌عباس بزرگ براي کاستن نفوذ و نيروي حکمرانان سي‌ودو طايفه‌ قزلباش که درآن روزگار تمشيت و اداره همه‌ امور مملکت را در دست داشتند و قدرتي بزرگ و خودکامه در برابر پادشاه به شمار مي‌آمدند به ايجاد سپاهي مجهز و منظم در يکدسته پيادهي تفنگدار و يکدسته سواره همت کرد.علي‌الظاهر، بهانه‌ آن پادشاه از تشکيل و تجهيز اين قشون پديد آوردن نيروئي رزم‌آور و ورزيده در برابر قواي «ينگيچري»
دولت عثماني بود اما هدف واقعي و پنهاني وي مقابله با امراي خودسر و نافرمان قزلباش و ازميان برداشتن قدرت و اعتبار ايشان به شمار مي‌‌آمد.))
در کتاب بستان السياحه تأليف حاج زين العابدين شيرواني (جلداول ازانتشارات سنايي، صفحه 347)در مورد شاهسونها چنين آمده است:
((جمعی از نمک به حرامان قزل باشيه برشاه عباس خروج کرده ، پای جرات وجسارت پیش نهادند، شاه فرمود:شاه سون گلسون .یعنی هرکه شاه رادوست دارد بیاید.لهذا از هرفرقه ای آمده طاغیان شاه راشکست دادند،پادشاه آن جماعت را (شاه سون) نام نهادند،درمیان آن طایفه ، طوایف مختلفه است.مسکن ایشان درملک مغان وآذربایجان وفارس است وقلیلی درخراسان وكابل و کشمير سکونت دارند و درغریب نوازی و مهمانداری و شجاعت برامثال خود طریق سبقت سپارند.نام طوایف این عشایربیشتربه ((لو)) ختم می شود ازقبیل سرخان بیگ لو، طالش مکاییل لو،جعفرلو، مغانلو و... علاوه براین بعضی ازشاهسونها به دیگرنقاط ایران چون فارس ، خرقان و خمسه کوچانده شده اندکه اینها برخلاف شاهسونهای آذربایجان معمولا زیرسیاه چادر زندگی می کنند وبا آلاچیق های شاهسونهای آذربایجان تفاوت بسیار دارند.))


شاهسون ها از آداب و رسوم سنتی و قوی برخوردارند، هرچند كه از گذشته های دور از حوادث و خطرات دور نمانده و تحولات زمان برآنها بی تاثير نبوده است. بر اساس قرارداد تركمن چای قسمتی از مرزهای شمالی ايران به روس ها واگذار شد و به این ترتیب قسمت بزرگی از منطقه قشلاقی شاهسون ها از بين رفت.منطقه تابستانی (ييلاقی) شاهسون ها را ارتفاعات اهر، مشگين شهر و اطراف آن تشكيل می دهد و منطقه قشلاقی آن ها را بخش های خاوری جلگه كم عمق مغان (كه در حدود 150 كيلومتر از منطقه سردسير فاصله دارد و نزديك رود ارس است) تشكيل داده است. منطقه ييلاق و قشلاق طايفه های شاهسون كاملا مشخص است.
هنگام كوچ ابتدا از قيشلاخ (گويش محلی قشلاق) يا منطقه زمستانی به يازلاخ يا منطقه بهاره و سپس به ييلاخ (گويش محلی ييلاق) منطقه تابستانی می روند. در مراجعت پيش از استقرار در قشلاق، در محلی پاييزه كه همان اردوگاه های پيرامون قشلاق هستند، توقف می كنند. جايگاه تابستانی شاهسون ها؛ شامل 4 تا 5 آلاچيق است كه در حد فاصل 100 متری د رچراگاه برپا می شود.
قدمت تاريخی شاهسون ها سبب شده آداب و رسوم و شيوه های معيشت آنها برای افراد عادی جذاب و ديدنی باشد، چنان كه بازديد از زندگی عشاير شاهسون يكی از پرطرف دارترين برنامه های گردشگری ناحيه آذربايجان شرقی و اردبيل به شمار می آيد.

ايل شاهسون از طايفه، تيره، كويك و هر كويك از چند اوبه و اوبه ها از تعدادی خانواده تشكيل شده است. در راس هر طايفه؛ ايل بيگی از سوی دولت مركزی برای حفظ نظم و وصول ماليات انتخاب می شد ولی اداره طايفه برعهده بيگ بوده كه از طرف ايل بيگی گمارده می شد.
ايل شاهسون در استان های اردبيل و آذربايجان شرقی زندگی می كنند و برخی از آن ها در طی ساليان گذشته يك جا نشين شده اند. شاهسون ها از سجايای اخلاقی خوبی برخوردار هستند و در تيراندازی و شكار و ميهن پرستی شهرت دارند. آن ها به زبان آذری صحبت می كنند و شيعه مذهب هستند. برپايی جشن ها و آيين های اسلامی و ايرانی از مهم ترين آداب و رسوم آن ها به شمار می آيد كه به شكل های خاصی و با رعايت اصول ايل انجام می شود و برای گردشگران بسيار جذاب، ديدنی و شنيدنی است.
شاهسون ها جشن های خود را در ميدان برگزار می كنند و در عيد های مذهبی از جمله عيد قربان و عيد فطر پس از نماز عيد به ديد و بازديد يك ديگر می روند. مراسم ها و آداب ازدواج در ميان اين ايل از اهميت زيادی برخوردار است. وقتی پسری خواهان دختری است دو نفر از ريش سفيدان ايل را به چادر پدر دختر می فرستد و آنها در صورت توافق عهد و پيمان می بندند و خيلی به آن اهميت می دهند. پس از خواستگاری؛ خانواده داماد برای عروس هدايايی از قبيل: روسری، گردن بند، آينه، پارچه و شيرينی می برند. چند روزمانده به تاريخ عروسی از مهمانان دعوت به شركت در مراسم می شود. مهمانان هدايايی به همراه می آورند و به محض نزديك شدن مهمانان؛ داماد و همراهان وی به اتفاق نوازندگان سازهای محلی به استقبال آن ها می روند. مهمانان شام را در چادر خانواده داماد می خورند و مبلغی به آشپز و آبدارچی هديه می كنند. اين مراسم چند روز ادامه دارد و در روز آخر مهمانان به خانه عروس رفته و عروس را همراه خود به چادر داماد می آورند. زمانی كه عروس قصد خروج از منزل پدر را دارد، يكی از افراد خانواده او كمربند زيبای طلايی به كمر او می بندد، سپس عروس با آينه و جهيزيه خود به سمت خانه داماد حركت می كند. هنگامی كه عروس به چادر داماد نزديك شد، داماد سيب سرخ يا دسته گلی به طرف او پرتاب می كند كه دراين موقع سواركاران هر يك به نوبه خود به نمايش های محلی می پردازند.
لباس های محلی ايل شاهسون يكی از مهم ترين جاذبه های فرهنگی اين ايل به شمار می آيند. مردان ايل شاهسون پوشاك اختصاصی ندارند، كت و شلوار و كلاه آنان معروف به کِپي يا كلاه ترك داری كه نظير كلاه مردان گيلان است؛ تشكيل دهنده ی پوشاك مردان شاهسونی است.
لباس بانوان ايل شاهسون هريك ياد آور گوشه ای از پوشش مردم ساير مناطق ايران زمين است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشكيل می دهد كه با يك كلاغی بسته می شود.
پيراهن زنان ايل شاهسون از رنگ های متنوع و شاد تشكيل شده و بلند است. تنبان؛ شليته ای است كه می پوشند و شبيه تنبان های بانوان گيلان، بختياری و قشقايی است. جليقه زنان شاهسون را پارچه های دوخته شده بدون آستين تشكيل می دهد كه روی آن ها سكه های طلا و نقره دوخته شده است و تعداد سكه ها نشان دهنده ميزان ثروت خانواده است.
شاهسون ها در چادرهای نيم كره ای شكلی زندگی می كنند كه آن ها را آلاچيق و برخی را كومه می نامند. كومه معمولا از آلاچيق كوچك تر است و از جنس خشن بافته می شود ولی آلاچيق با ظرافت و مهارت بافته می شود و دوام آن ها از كومه بيش تر است. فضای داخلی كومه ها به طور معمول 5 متر است. آلاچيق اصلی عموما از نمد سفيد و با ظرافت است اين نمدها با طرح های رنگی در جلو و طرفين تزييين يافته و سر درب ورودی ها منگوله هايی آويزان است.
نمدهای اين چادر به علت باران و گرد و خاك و دود داخل به تدريج قهوه ای و سرانجام سياه می شوند. چاتما نيز نوع ديگری از چادرهای عشاير شاهسون است كه در توقف گاه های موقت برپا می شود.
شاهسون ها يكی از بزرگ ترين دامداران و كشاورزان ناحيه آذربايجان شرقی و اردبيل هستند. زندگی آنها تا حدود زيادی به دام وابسته است و وجود فرآورده های دامی سبب شده است كه صنايع دستی در ميان اين ايل اهميت زيادی داشته باشد. انواع گليم، جاجيم، خورجين و جل اسب ازمهم ترين صنايع دستی عشاير شاهسون به شمار می آيد.
مهم ترين بافته شاهسون ها گليم های سوزن دوزی و ظريف معروف به سوماك است كه درزبان محلی آن را ورنی بافی می گويند. ورنی بافی مهم ترين و زيباترين صنايع دستی اين ايل است كه طرح های پيچيده آن را با دستگاه های عمودی يا افقی به صورت تكه های دراز و باريك به طول 3 متر می بافند و سطح آن ها را با نقش های پيچيده، سوزن دوزی می كنند. معمول ترين و معروف ترين طرح اين گليم ها كشتی نوح نام دارد كه به شكل سوزن دوزی با طرح كشتی است و در وسط آن درخت و اطراف آن پرندگان و جانوران ديده می شوند.
مفرش نوعی صنايع دستی روستايی و عشايری است كه در منازل روستايی برای نگهداری رخت خواب و لوازم خواب از آن استفاده می شود و در كوچ ايلات و عشاير نيز مفرش وسيله بسيار مناسبی برای حمل وسايل مختلف به شمار می‌آيد. مفرش به شكل مكعب مستطيل است و در اندازه‌های مختلف به هم دوخته می ‌شود و نقش و نگارهای زيبا و دل‌انگيزی دارد.
جل اسب های ايل شاهسون هم از لحاظ سبك خاص تصوير حيوانات و پرندگان و هم از لحاظ رنگ پردازی، از بهترين رو اسبی های ايران به شمار می روند. خورجين برای حمل اشيا و وسايل دستی مورد استفاده قرار می ‌گيرد و با نقوش خاص و زيبايی بافته می شود. علاوه بر خورجين، برخی ديگر از لوازم مورد نياز عشاير مانند بزک شتر و نوار مخصوص چادر به همين شيوه بافته می شود.
كوچ نشينان ارسباران در منطقه زيبای ارسباران در ناحيه كوهستانی و جلگه ای به سر می برند و قلمرو عمده آن ها در بخش باختری دشت مغان در پيرامون شهرستان اهر است. نام اين ايل از منطقه سكونت آن ها بين سرزمين ارسباران و قره داغ گرفته شده است. سابقه تاريخی اين ايل نيز شباهت زيادی به تاريخ شاهسون ها دارد. منطقه تابستانی ييلاقی ايل ارسباران را كوه های اطراف ارسباران و سبلان تشكيل می دهد. منطقه زمستانی (قشلاقي) ايل ارسباران را نيز جنوب دشت مغان و اطراف رود قره سو و كنار رود ارس در منطقه خدا آفرين تشكيل می دهد. كوچ نشينان ارسباران همانند شاهسون ها از طايفه، تيره، كويك، اوبه و خانواده تشكيل شده است. جشن ها و آيين های اين ايل شباهت بسيار زيادی به مراسم ها و آيين های ايل شاهسون دارد.
به طور كلی شيوه معيشت، لباس ها، موسيقی، جشن ها و آداب و رسوم خاص عشاير اردبیل و آذربایجان شرقی سبب شده بازديد از زندگی عشاير شاهسون و ارسباران در آذربايجان شرقی يكی از مهم ترين و جذاب ترين برنامه های گردشگران اين خطه به شمار آيد.
متشکل ترین دسته شاهسونها در غرب دریای مازندران زندگی می کنند.علاوه بر شاهسونهای دشت مغان دسته های زیادی از شاهسونها در مناطق مختلفی که در فاصله تبریز و تهران قرار گرفته به سر می برند. از مهم ترین آنها باید از دسته هایی که در اطراف هشترود و میانه و بیجار، قزوین، ساوه، ورامین و همدان و قم به سر می برند نام برد.گروه‌هاي ديگر اين ايل دراطراف زنجان زندگي مي‌‌کنند. همچنين گروهي از ايل شاهسون در منطقه نيريز فارس در ساحل جنوبي درياچه بختگان سکونت دارند. شاهسونهاي فارس تيره‌اي از ايل اينانلو يا اينالّو به‌شمار مي‌آيند. گروهي از شاهسون ها در شهرستان شاهين ‌دژ ييلاق را در کوهستان ها به سر مي برند که به شاهسوان يا شايسوان معروفند.
قاليچه های شاهسون همچون قالیچه های بلوچ های خراسان که از همسایگان خود تأثیر پذیری داشته اند، رنگ و لعابی کُردی دارند به نحوی که تولیدات دوپودی آنها با بافتی بسیار سفت و فشرده و نه چندان ظریف، بافته های کولیایی را در ذهن تداعی می کند.
نقشه های رایج درقالی های شاهسون در اصطلاح محلی عبارتند از لاکی نیمه، شبیری ناری و دوقوز بورونی.
شاهسون های مشکين شهر از طایفه های زير تشکيل شده اند:
حاجي خوجالو، اجيرلو، جوادلو، جوروغلو، گده بيگلو، گيکلو، مستعلي بيگلو، سرخان بيگلو، مرادلو، جاني يارلو، دميرچي لو، تالش، ميکائيل لو، هومن لو، قوردلو، عيسي لو، کورعباسلو، قوجابيگلو، مغان لو، پيرآيوتلو، قره قاسملو، ساري جعفرلو، عرب لو، خليفه لو، ادولو، زرگرلو، بيگدلو، سروانلار، حسين خان بيگلو، علي بابالو، سيدلو و جعفرلو.

رهبري طايفه ارثي نيست و بر اساس ريش سفيدي، درايت و اعتبار افراد است. در حال حاظر ايلخان يا رهبري واحدي براي ايل وجود ندارد و تصميمات مربوط به وقت و مسير کوچ و مراتع از طريق مشورت و ارتباط بزرگان طايفه صورت مي‌‌گيرد.


برداشت از:
http://www.jjtvn.ir

همان گونه که در متن نیز اشاره شده است؛ ایل شاهسون بغدادی با شاهسون های دشت مغان و اردبیل تفاوت دارند، این ها دو ایل متمایز هستند و نسبت فامیلی با یک دیگر ندارند در بسیاری از آداب و رسوم، حتی در لباس ها و لهجه ی آن ها نیز تفاوت مشاهده می شود. شاهسون‌های مغان به آذری ها شبیه تر شده اند.
این نوشته را به خاطر منابع خوب تاریخی آن در این جا آورده ام.

هیچ نظری موجود نیست: